کارل مارکس و قشربندی اجتماعی

ساخت وبلاگ
به قلم: دکتر مرتضی‌کریمیحفظ تعادل وجودی و روانی در دل این همه تلاطم (خبر جنگ، تحریم...) دشوار است. بعد از کلی مراقبت و تلاش با شنیدن خبری ناگوار همه چیز به نقطه صفر برمی‌گردد و دوباره پر از خشم و حسرت و نگرانی می‌شویم. ممکن است فکر کنیم که تنها ما در چنین وضعیتی هستیم و حتی خودمان را مقصر بدانیم. اما مسأله به هیچ وجه شخصی نیست. ما با ساختار سیاسی پیچیده‌ای مواجه‌ایم که مردم را عصبی، افسرده، خسته و مضطرب می‌خواهد. من اعتقاد دارم هر سوگی، نیاز به سوگ‌-کاری یعنی دیدن واقعیت، پذیرفتن آن و انجام کاری برای آن دارد.در مواجهه با این سوگ چه کاری می‌توان کرد؟ایدئولوژی حاکم ما را ناگزیر به افتادن در این ورطه کرده است. هر روز با اخبار ارز و طلا و جنگ از خواب بیدار می‌شویم. مدام در حال انتقاد، مقایسه و تحلیل شرایطیم. قطعا سکوت، انفعال، بی‌تفاوتی و بی‌عملی راه حل نیست. نمی‌شود گفت «من سیاسی نیستم یا با سیاست کاری ندارم»، چون سیاست با ما کار دارد. اما دادن عنان زندگی به دست سیاست، کشتن «روح و مزه زندگی» است. باید واقعیت را ببینیم و بپذیریم که قدرت ما محدود است. بر ما واجب است که جوهره زندگی را پاس بداریم. هیچ‌حقی بالاتر از حق زندگی نیست.جایی خواندم، در جنگ جهانی دوم، سربازی آمریکایی اسیر ژاپنی‌ها شد. همسر او، با ناامیدی تمام بسته‌ای (حاوی پودر سوپ، دهان‌شویه...) برای او ارسال کرد تا توسط صلیب سرخ به دست او برسد. بسته یک سال بعد به طور شانسی به سرباز رسید. محتوای آن با هم ترکیب شده بود. مزه سوپی که بیشتر طعم دهان شویه می‌داد سرباز را به زندگی برگرداند. زندگی ما جدا از سیاست نیست. اما هر کسی می‌تواند چشمش را کنترل کند تا زندگی را آن طور که دوست دارد ببیند. ویکتور فرانکل، توضیح داده است که کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 29 فروردين 1403 ساعت: 6:28

دکتر سیمین کاظمی♦️چهره های سرشناس یا سلبریتی ها، از گروه های مرجع در جامعه هستند که در شکل دادن به ارزش ها و هنجارهای معینی در جامعه نقش دارند و از نفوذ و اعتبار برخوردارند. سبک زندگی و علایق و کارهای آنها مورد توجه جامعه است. بخشی از جامعه از آنها تقلید می کند و ویژگی های خود را در مقایسه با این چهره ها ارزیابی می کند. به علت شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، امروزه مهمترین گروه های مرجع در جوامع هنرپیشه ها و ورزشکاران هستند و بعضا چهره های اینستاگرامی و... . در واقع سلبریتی ها کارگزاران نظام سرمایه داری هستند که به انباشت ثروت و حفظ نظم اجتماعی موجود کمک می کنند. آنها چه با سبک زندگی شان و چه با تبلیغات مروجان مصرف گرایی هستند و اذهان را به سمت خرید و مصرف هدایت می کنند و در این راه منافع شخصی شان تامین می شود. ♦️سلبریتی ها در رسانه ها مورد تحسین و ستایش قرار می گیرند و از آنها به مثابه افراد موفق تجلیل می شود . نشانه ها و نمادهای این موفقیت پول و سرمایه و لباس و مو و آرایش و سبک زندگی آنهاست که در رسانه های رسمی یا غیررسمی به نمایش در می آید. افراد و به ویژه جوانان با تفسیری که از موفقیت دارند، به همنوایی با چهره های سرشناس ترغیب می شوند و سعی می کنند مانند آنها بپوشند، بخورند و تفریح و مصرف و حتی فکر کنند.♦️ بازنمایی مداوم سلبریتی ها در رسانه برای آنها سرمایه اجتماعی و اعتماد خلق می کند و به آنها اعتبار می دهد. این سلبریتی ها در شرایط اقتصادی و اجتماعی که پول معیار و محور و شکل دهنده تعاملات و کنش های انسانی و اجتماعی است، می توانند اعتبار اجتماعی شان و سرمایه اجتماعی شان را به سرمایه اقتصادی تبدیل کنند، بنابراین وارد عرصه تبلیغات می شوند.♦️محوریت پول چنان است که اخلاقیا کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 14 فروردين 1403 ساعت: 17:19

به قلم: مهران صولتیعلی رضاقلی در طول حیات پربرکت خویش کوشید تا با نقب زدن به تاریخ بلند این سرزمین اعم از شیوه تولید، زیست اجتماعی و اساطیر تاریخی، فهم خود از علل جامعه شناختی توسعه نیافتگی را تدوین و تنظیم نماید. مزیت رضا قلی در این مسیر عبارت از پایبندی به یک برنامه پژوهشی بود که تلاش های تئوریک او را از پراکندگی خارج می ساخت. در کل به نظر می رسد می توان درباره پروژه رضاقلی این چنین اظهار نظر کرد:✅ اهمیت نظریه رضاقلی۱-رضاقلی فارغ از نگاه های سیاست زده، اقتصاد محور، فرهنگ گرا و توطئه اندیش که بر تحلیل های توسعه در ایران چیره شده بودند کوشید تا با اتخاذ یک نگرش سیستمی به تاریخ تحولات اجتماعی ایران از در غلتیدن به یک سویه نگری اجتناب نماید۲- رضاقلی با تاثیر پذیری جدی از آموزه های اقتصاددان برنده جایزه نوبل یعنی داگلاس نورث، رویکرد نهاد گرایی را به نحوی جدی تر برای تحلیل تحولات تاریخی جامعه ایران برگزید و کوشید تا نقش نهادهای تاریخی این سرزمین در توسعه نیافتگی ایران را توضیح دهد۳- رضاقلی در طول حیات پربار خود به مثابه یک کنشگر مرزی فعالیت می کرد یعنی پایی در حکومت و پایی در جامعه داشت و می کوشید از تجربیات حضور خود در بطن نظام اداری برای تحلیل دقیق تر تحولات اجتناعی ایران بهره جوید✅ مولفه های اصلی نظریه رضاقلی۱- حضور طولانی شیوه زیست عشیره ای - ایلیاتی مبتنی بر عناصری مانند تبار، خویشاوندی، بیعت، وفاداری و اطاعت پذیری۲- تاثیر مناسبات قبیله ای و فرهنگ غارتی - غنیمتی بر ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان۳- محدودیت ناشی از وجود تاریخ بلند این سرزمین در مسیر توسعه یافتگی؛ تاریخ به مثابه ترمز نه چراغ۴- حاکمیت نهادهای غارتی در فقدان نهادهای رقابتی (به بیان نورث؛ وجود نظام های دست کارل مارکس و قشربندی اجتماعی...
ما را در سایت کارل مارکس و قشربندی اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abdullahrezai بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 14 فروردين 1403 ساعت: 17:19